ملالغتی نه، ملانقطی
اصطلاح «ملانقطی» را زیاد شنیده ام ولی همیشه فکر می کردم املای درستش «ملالغتی» است. امروز که داشتم یادداشت حاجی واشنگتن درباره مراسم تحلیف اوباما را می خواندم این لغت را دیدم. این شد که در سایت فرهنگ لغت فارسی به فارسی MiboSearch به دنبال معنی اش گشتم و معنی اش را از دو لغت نامه دهخدا و معین پیدا کردم:
ملانقطی در لغت نامه دهخدا
آوا : م ُل ْ لا ن ُ قَ
نوع لغت : ص مرکب
شرح : کسي که با کم و زياد شدن يک نقطه نوشته از خواندن آن عاجز آيد. آدم کم سواد. (فرهنگ لغات عاميانه جمال زاده ). آنکه تا تمام نقطه ها و اعراب و حرکات کلمه اي نوشته نباشد نتواند خواند. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا).
آنکه به جزئيات رسوم و آداب قانون يا قاعده يا رسمي پاي بند و مقيد است وتا رعايت همه نشود امر را ناقص شمارد در صورتي که همه براي صحت امر ضروري نيست. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا).
آنکه تا تمام جزئيات امر را نداند شناختن آن نتواند. (يادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ملانقطی در لغت نامه معین
آوا : (م ل لا ن قَ)
نوع لغت : (ص نسب .)
شرح : كنايه از: 1 ـ كسي كه زياد به سنت هاي كهن ادبي پاي بند باشد. 2 ـ كسي كه به املاي دقيق و تحت اللفظي واژه ها بيشتر توجه مي كند تا معناي آن ها.